سومین جلسه نقد و بررسی طرح ساماندهی گلزارهای شهدای سراسر کشور، به كوشش كانون انديشه ي دانشجوي مسلمان دانشگاه امیرکبیر، با حضور آقاي عليدادي (راوي مناطق عملیاتی جنوب) برگزار شد. در این جلسه که در محل گلزار شهدای بهشت زهرای تهران برگزار شد؛ آقای علیدادی توضیحاتی درباره معضل "نبود فکر فرهنگی"، مثالهای عینی و اثرات آن بیان کردند. ایشان همچنین بخشی از دلایل مخالفت خود با طرح یکسان سازی گلزارهای شهدا را نیز ذکر کردند.
هر کاری که انسان برای خدمت به دین و مردم انجام میدهد توفیقی از جانب خداست. در این عالم هیچ چیز خود به خود رخ نمیدهد. ما این مسئله را میدانیم ولی آن را برای همهی زندگی در نظر نمیگیریم.
الحمدلله در حال حاضر انقلاب تا حدی به مسیر اصلی خود نزدیک شده است. و یکی از دلایل مخالفتهای فراوان هم با کشور، همین است. هرگاه فشار مخالفین افزایش پیدا کرد مطمئن باشید که راه پیش رو درست است. من خود با طرح یکسان سازی مخالفم ولی در حال حاضر تعدادی از کسانی که تصمیم به این طرح گرفتند ضرباتی به مراتب سنگین تر از این به اسلام و انقلاب وارد میکنند. به ریشه های اسلام ضربه میزنند. باید به مهم ترین توصیه های شهیدان، که در وصیت نامه هایشان به آنها اشاره کرده اند عمل کنیم. مثلاً سفارش کرده اند که امام را تنها نگذارید. خیلی از آنها به نماز جمعه سفارش میکردند. به حجاب تاکید فراوان داشتند و جملهی معروف آنها این بود: " خواهرم سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است".
در کشوری که اینقدر از تهاجم فرهنگی سخن میگویند، تفکر فرهنگی وجود ندارد. در مملکتی که همه دم از "کارهای فرهنگی" میزنند، کسی به "فکر فرهنگی" توجه نمیکند.
در تاریخ انقلاب یکی از بزرگترین و موثرترین کارهای فرهنگی، ایجاد برنامه های راهیان نور است ولی بعضی از افراد، آثاری را که در آنجا هست و تاثیر گذاری فراوان دارد را از بین میبرند و در عوض جایی سرمایه گذاری میکنند که حداقل تاثیرگذاری را هم ندارد. این کارها ناشی از نبود فکر فرهنگی است. پیامبر(ص) فرمود: "هرکس کاری را بدون علم انجام دهد خرابکاریهای او از اصلاح کاریهایش بیشتر است."
نمونه های آن را میبینیم. مثلاً در منطقه، ما بارها سفارش کردیم که هیچ تغییری در فضا ایجاد نکنید. کار فرهنگی این نیست که در فضای اصلی تغییر ایجاد کرده و در عوض نمایشگاه برپا کنید؛ اتفاقا کار فرهنگی در اینجا این است که دست نزنید و هیچ کاری نکنید. در شلمچه (که خود یادگار آن دوران است) نمایشگاه ایجاد میکنند؛ غافل از اینکه این نمایشگاه در هرجای دیگری میتواند برپا شود، ولی شخصی که از جاهای دیگر به این مکان (مناطق عملیاتی) میآید و در این برنامه شرکت میکند، قصد دیدن یک نمایشگاه را ندارد. او در این فضا قصد دیدن خاک، سنگر، خاکریز، کانال، سوله و شنیدن در مورد آنها را دارد. ولی بعضی با نداشتن این دید، آن مکان ها را از بین میبرند و به جای آن نمایشگاه های مصنوعی، که هرگز توانایی ایجاد آن حال و هوا را در مخاطب ندارد، ایجاد میکنند.
وقتی زائر وارد منطقه میشود، به جای توجه به خود سرزمین و برقراری ارتباط، سرگرم تماشای این نمایشگاهها میشود. این نشانه ی بیفکری است. مثل اینکه وقتی در یک سینما همه برای دیدن فیلم آمده اند، توجه آنها را به دیدن یک تابلوی نقاشی جلب کنیم. در کارهای فرهنگی علاوه بر کسانی که مغرضانه ایجاد مشکل میکنند، بیفکر کار کردن ما، به کارهایمان ضربه فراوان خواهد زد. مانند همین ماجرای یکسان سازی گلزار که بدون فکر فرهنگی و در نظر گرفتن جوانب آن طرح ریزی شده است.
ما در جاهای دیگر سرمایه های بسیاری را صرف پرورش فرهنگ میکنیم ولی از آثار فرهنگی خود بهرهی لازم را نبرده و آنها را از بین میبریم. مثلاً در مورد گلزار شهدا برخی مخالفین این سوال را دارند که آیا ما تمام کارهای لازم را انجام دادیم و تنها رسیدگی به گلزار باقی مانده است؟ من بیشتر به این نکته تاکید میکنم که اگر در زندگی روزمره، مسئولیت چیزی را بر عهده بگیریم که روی آن شناخت نداریم، این جهالت ضربه خواهد زد. نمیدانم که این طرح (یکسان سازی گلزار) به خاطر بازدید از کشورهای خارجی یا سخنان افراد دیگر، به فکر مسوولین رسیده است.
مثال دیگر این قضیه طرحی است که مسئولین برای جذب توریست مطرح کرده اند. بعضی افراد برای این کار پیشنهاد ایجاد هتل های چند ستاره با مبلمان و امکانات رفاهی و اروپایی در مناطق زیبا و باستانی و شمالی کشور را دادند. غافل از اینکه آن شخص اروپایی که از آن راه دور برای دیدن این مناطق می آید قصد تجربهی محیطی متفاوت را دارد، چراکه او در محل زندگی خود آن امکانات رفاهی وهتلهای چند ستاره را دارد. او اتفاقاً به اینجا می آید که در همان کومه، روی زمین، در همان کاسه گلی و کوزه آب بخورد. او وقتی به دشت کویر ما سفر میکند می خواهد در کویر قدم بزند و احتیاجی به سایبان ندارد. او میخواهد در خانه ی کاهگلی بماند. او میخواهد با تفاوت های زندگی ایرانی آشنا شود.
اگر همه ی این مسائل را در نظر بگیریم به این نتیجه خواهیم رسید که این کارها اشتباه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر